چاوز، آمريکا وآمريکاي لاتين
ر م -  راستين ر م - راستين

معرفي مختصرونزوئلا

 

جمهوري ونزوئلا كشوري است واقع در سواحل شمالي آمريكاي جنوبي كه توسط تعداد بي‌شماري از جزاير درياي كارائيب در برگرفته شده است .ونزوئلا از شرق با گويانا،از جنوب با برزيل و از غرب با كلمبيا هم مرز است . كوهاي پر برف آند در غرب و جنگلهاي سرسبز آمازون در جنوب، جلوه زيبايي به اين منطقه بخشيده‌اند.   ترينيداد، توباگو، باربادوس و آروبا مجاور ساحل شمالي ونزوئلا قرار دارند.اين كشور در نيمكره شمالي و نزديك به استواست و جزومناطق حاره اي محسوب مي‌شود.

بخش اعظم نفوس اين كشور در شهرهاي شمالي و نزديك كاراكاس پايتخت ونزوئلا زندگي مي‌كنند. از شهرهاي عمده اين كشور مي‌توان كاراكاس،والنسيا و ماراكاي را نام برد . ونزوئلا درگذشته بخشي از مستعمرات اسپانيا بوده و اكنون ساختار فدرال دارد.

 

نام كامل: جمهوري بوليواري ونزوئلا
جمعيت:26.6 ميليون
پايتخت: كاراكاس
مساحت: 881050 كيلومتر مربع
زبان: اسپانيايي،زبانهاي محلي
دين: مسيحيت
اميد به زندگي يا متوسطه عمر: 70 سال (مردان) ، 76 سال (زنان(
واحد پول: بوليوار
اقلام عمده صادراتي: نفت،بوكسيت و آلومينيوم، فولاد، مواد کيميايي، محصولات زراعتي
درآمد سرانه ملي به ازاي هر نفر:4810 دالر
كد تلفون بين المللي: 0058
رئيس جمهور: هوگو چاوز
معاون رئيس جمهور: جورج رودريگز
وزير امور خارجه: نيكولاس مدورو

اقتصاد

صنعت نفت بر اقتصاد ونزوئلا حكومت مي‌كند؛ يك سوم توليد ناخالص داخلي و 80% صادرات را تشكيل مي‌دهد و نيمي از در آمد دولت وابسته به اين صنعت است. ونزوئلا يكي از پنج كشور بنيانگزار اوپك است.

ذخاير عمده نفتي كشور در مجاورت درياچه ماراكايبو در خليج ونزوئلا نهفته‌اند . بيشتر مبادلات اقتصادي ونزوئلا با برزيل، مكزيك، كلمبيا و ايالات متحده است.

صنعت زراعت اين كشور نيز نقش مهمي در اقتصاد آن ايفا مي‌كند.

در سال 2007 نرخ بيكاري در ونزوئلا 8.4% بوده و 37% مردم اين كشور زير خط فقر هستند.

رسانه‌ها

شبكه هاي تلويزيوني خصوصي زيادي در ونزوئلا فعاليت دارند؛ در عين حال تعداد زيادي ايستگاههاي راديويي و كانالهاي تلويزيوني نيز متعلق به دولت هستند.

 

روزنامه‌ها

ال ناسيونال- روزنامه ، كاراكاس
آلتيماس نوتيسياس-  روزنامه ، كاراكاس
ال يونيورسال- روزنامه ، كاراكاس
ال موندو- روزنامه بعد از ظهر ، كاراكاس
پانوراما- روزنامه، ماراكايبو.

هو گو چاوز برای شکل دادن به دولتی برای مردم، خود او آشکارا دارای مزایایی است که کمترسران دولت های جهان سوم از آن بر خوردارند. دونیرویی که سریعا در برابر چاوز قرار گرفتند، منایع نفت ونزوئلا و شخصیت خاص ارتش ونزوئلا است. اگر چه چاوزحرکتی در جهت ملی سازی مالکیت خصوصی در صنایع بزرگ انجام نداد– عیار آن چیزی که بعنوان سوسیالیسم شناخته می شود- اما ازدر آمدهای نفتی در جهت حمایت مالی ازپروژه های مختلف خود استفاده می کند.

چاوز می تواند بر وفاداری ارتش تکیه نماید چون ارتش ونزوئلا بی شباهت به سایر ارتش های آمریکای لاتین،(همچنین بی شیاهت به ارتش فیلیپین) از نفوذآمریکا مستقل می ماند. برای مثال، ارتش سربازانش را برای آموزش به مدارس رسوای آمریکایی که اکنون به خاطراهداف پوششی، انستیتو نیمکره برای امنیت باز نامیده می شوند، نمی فرستد. در صنف های (ارتش ونزوئلا)، سربازان ،علاوه بر آموزش عمومی، در باره تلاش های استقلال طلبانه کشورشان نیزآموزش می بینند. چیزی که چاوز بعد از این مجبور به انجام ان است، اعلام برنامه است که طی آن سربازان دوش به دوش توده مردم برای بسیاری از فعالیت های مردمی کار کنند. این اعتماد دو جانبه، به ویژه در پرتو وجود خطرات واقعی از جانب گروه نحبه کوچکی که جز به پشتیبانی ابرقدرت آمریکا نمی توانند روی چیزی حساب کنند، ضروری است .
تحقیر چاوز، عموما توسط رسانه های غربی وبه ویژه توسط دولت بوش راه اندازی شده است، اگر این تحقیر به درستی به خاطر اصول دموکراتیک باشد، به شدت مشکوک ومظنون است. خود چاوز بیش از یکباراعلام کرده است که ترور او نمی تواند تعجب آورباشد. تلاشی که در موجودیت انقلاب بولیواری دیده می شود، بدون شک درنو آوری اش برای سیستم جایگزین، خارج ازقلمرو نئو لیبرالیسم و رضایت واشنگتن قرارمی گیرد.
منابع نفتی کشور اجازه این استقلال را به چاوز می دهند.

 به علاوه او همانند بولیوار، قهرمان قرن نوزده ، امر اتحادآمریکای لاتین را به عهده گرفته است. از آن جمله ارايه خدمات به کوبا، پرداخت بدهی های آرژانتین ، و حمایت از اوا مورالس بولیویایی. ونزوئلا اخیرا رسما به مرکوسور پیوست، اما چاوزاتحاد اقتصادی آلبا، را نیزدر مقابله با سیاست تجارت آزاد آمریکا وخلق مدل جدیدی از توسعه راه اندازی کرده است. در عرصه فرهنگی، کانال تلویزیونی تله سور، که توسط ونزوئلا، آرژانتین، کوبا و اوروگوئه راه اندازی شده است موجود است که انتظار می رود جایگزین برنامه های جاری تحت نفوذ آمریکا در تولیدات آمریکای لاتین گردد.
نیروهای ترقی خواه در آمریکای لاتین و مناطق دیگر، پشت تحولات اجتماعی دموکراتیک وصلح آمیز ونزوئلا صف آرایی کرده اند. هواخواهان عدالت اجتماعی فیلیپین هم در این صف قرار دارند. در حالی که انقلاب ونزوئلا زمینه را برای سایر ملت ها آماده می کند
.

اقتصا د ونزوئلا

 

مجلس ملي ونزوئلا اختيارات گسترده‌اي را به هوگو چاوز رييس جمهوري اين كشور داد .اين اختيارات از آن جهت به رييس جمهوري اعطا شده‌اند كه وي بتواند با صدور فرامين حكومتي به تغييرات لازم در زمينه اجتماعي سرعت ببخشد. به همين منظور قانونگذاران ونزوئلايي در اقدامي نمادين با برگزاري جلسه‌اي در يكي از ميادين مركز شهر كاراكاس اختيارات ويژه‌اي را به هوگو چاوز اعطا كردند .بر اساس اين اختيارات، فرامين حكومتي از اين پس تحت عنوان قوانين كشوري تلقي خواهند شد و بر مبناي آن رييس جمهوري مي‌تواند شخصا به قانونگذاري بپردازد .سيليا فلورس رييس مجلس ملي ونزوئلا اعطاي اختيارات ويژه به رييس جمهوري را چنين اعلام كرد:  زنده باد ملت مقتدر، زنده باد رييس جمهوري هوگو چاوز، زنده باد سوسياليسم، مام ميهن يا سوسياليسم يا مرگ، ما پيروز خواهيم شد.

اين قانون مصوب مجلس به هوگو چاوز ، كه به تازگي براي سومين بار وبراي يك دوره شش ساله رياست انتخاب شده است، قدرت بيشتري را در مقايسه سال‌هاي قبلي كه در مسند رياست بوده اعطا خواهد كرد.

او در صدد است با استفاده از اين اختيارات ويژه كه به مدت 18 ماه به وي اعطا شده تغييرات وسيعي را در عرصه زندگي مردم ونزوئلا ايجاد كند.اين تغييرات گستره وسيعي را در بر مي‌گيرند به ويژه در زمينه اجتماعي.البته بخش عمده‌اي از تغييرات نيز در بخش‌هاي اقتصادي و بويژه صنعت نفت انجام خواهند گرفت. چاوز پيشتر اعلام كرده بود :  برای اجرای تحولات بنيادين سياسی و اجتماعی و اقتصادی به " قوانين انقلابی" نيازمند است .او گفته بود: قصد دارد برخی از رشته های مهم اقتصاد را ملی کند و لازم می‌داند که حوزه‌هاي فعاليت رئيس جمهور را گسترش دهد.

هوگو چاوز از ابتدای سال 2007 طرح ملی‌ کردن شرکت‌های «استراتژیک» ونزوئلا را آغاز کرده است و کلیه پروژه‌های بزرگ و چند میلیارد دالری شرکت‌های خارجی در ونزوئلا را از آنها گرفت و اعلام کرد هیچ خسارتی نیز به آنها پرداخت نخواهد کرد .رئیس‌جمهور ونزوئلا هشدار داد در صورتی که بانک‌های این کشور همچنان سوددهی را بر ارائه خدمات ترجیح دهند، تمامی بانک‌های خصوصی را ملی خواهد کرد . هوگو چاوز هشدار داد که بانک‌های خصوصی و بزرگترین تولیدکننده فولاد در این کشور را به منظور افزایش توجه آنها به توسعه صنعت داخلی، ملی خواهد کرد .وی با وعده اینکه با حذف تمامی اختلافات طبقاتی، ونزوئلا را به جامعه‌ای بی‌طبقه تبدیل خواهد کرد، گفت: بانک‌های خصوصی باید اولویت را به تامین مالی بخش‌های صنعتی ونزوئلا با بهره پایین بدهند .چاوز که پیش از این شرکت‌‌های مخابرات و برق و بخش نفت را ملی کرده است، افزود: اگر بانک‌های خصوصی با ارائه وام‌های با بهره پایین به صنایع داخلی موافقت نکنند، بهتر است که آنها را ملی کنیم تا تمامی بانک‌ها به جای بورس‌بازی و کسب سود بالاتر، برای توسعه کشور فعالیت کنند.

علاوه بر بانک‌های خصوصی داخلی، بانک‌های بین‌المللی همچون سیتی‌گروپ آمریکا، بانکو بیلبائوی اسپانیا و بانک ویزکایای آرژانتین در ونزوئلا شعبه و نمایندگی دارند.

چاوز همچنین هشدار داد که امکان دارد شرکت تولید فولاد «سیدور» را که اکثر سهام آن متعلق به شرکت لوکزامبورگی «ترنیوم» است، به علت ایجاد انحصار در بازار فولاد ونزوئلا، ملی کند .هوگو چاوز رئيس جمهور ونزوئلا ميادين نفتي منطقه اورنوك را كه تا كنون در اختيار 7 شركت چندمليتي نظير توتال، استات اويل و كونوكوفيليپس بود در اختيار گرفت .اوو مورالز متحد بوليويايي چاوز نيز راه مشابهي در پيش گرفته است. يك سخنگوي شركت نفتي توتال نيز كه يكي از شركت‌هاي فعال در اور نوك ونزوئلا است گفت: درآمدهاي نفتي بايد به صورت عادلانه تقسيم شود . اين سخنگو از برآورد زيان مالي ملي شدن نفت براي شركت هاي خارجي خودداري كرد و گفت دولت ونزوئلا با توتال در حال مذاكره است .

در روسيه نيز دولت قصد دارد منابع زير زميني اش را ملي کند. غول نفتي گازپروم كنترول پروژه گازي ساخالين دو را كه تا كنون در دست غول نفت انگليسي هالندي شل و ميتسوئي و ميتسوبيشي جاپان بود به دست گرفته است .ژان ماري شواليه مدير مركز ژئوپوليتيك انرژي دانشگاه دوفين پاريس در اين خصوص معتقد است: گرايش به ملي كردن صنايع انرژي با افزايش بهاي نفت افزايش مي‌يابد چون توليدكنندگان خواهان افزايش درآمدهايشان هستند.

هوگو چاوز رئيس جمهور ونزوئلا پيشنهاد عقد قرارداد همكاري‌ها ميان كشور‌هاي آمريكاي لاتين در زمينه انرژي را مطرح كرد .هوگو چاوز اين پيشنهاد را در جريان اولين نشست انرژي سران آمريكاي جنوبي در ونزوئلا مطرح كرد . رئيس جمهور ونزوئلا خاطرنشان كرد پيمان انرژي مبتني بر چهار محور نفت، گاز، انرژي‌هاي جايگزين و ذخيره انرژي خواهد بود . هوگو چاوز همچنين پيشنهاد داد ائتلاف بزرگ آمريكاي لاتين براي توليد گاز مبتني بر طرح دلتاي كارائيب تشكيل شود .مسئله سوخت‌هاي جايگزين بويژه اتانول مد نظر كشورهاي آمريكاي جنوبي قرار دارند و ما مخالف آن نيستيم اما نبايد توليد اتانول اثر منفي بر زندگي ساكنان منطقه بگذارد . چاوز با اشاره تلويحي به طرح جرج بوش براي توليد اتانول از محصولات زراعتي گفت، نمي توان اين محصولات را براي آنكه سوخت موتر ها تامين شوند توليد كرد و غذاي مردم را از آنها گرفت.

اولين اجلاس انرژي سران و مقامات بلندپايه كشورهاي آمريكاي جنوبي با حضور ونزوئلا، آرژانتين، شيلي، كلمبيا، گويان، برزيل، پاراگوئه، سورينام، اكوادور، اروگوئه و بوليوي در جزيره مارگاريتا ونزوئلا برگزار شد. در اين اجلاس مسئله احداث خط لوله سراسري گاز آمريكاي جنوبي نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفت.

به نوشته ال موندو، هوگو چاوز رييس جمهوري ونزوئلا كه در مراسمي به مناسبت بزرگداشت روز جهاني كارگر سخن مي‌گفت، ضمن بيان مطلب فوق افزود:

 نامه رسمي خروج ونزوئلا از اين دو نهاد جهاني را امشب امضا خواهم كرد .چاوز گفت:ديگر نيازي به سفر به واشنگتن، صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني نداريم من مي‌خواهم به خروج ونزوئلا از بانك جهاني و صندوق بين‌المللي پول و تمامي اين‌ها (اين نهادها) رسميت ببخشم .چاوز اين سخنان را يك روز پس از پايان اجلاس البا( راه حل بوليواري براي كشور‌هاي آمريكاي لاتين) بيان كرد.در اين اجلاس كه كشور‌هاي ونزوئلا، بوليوي، نيكاراگوئه و كوبا به عنوان كشور‌هاي عضو البا در آن حضور داشتند، هوگو چاوز طي سخناني شديدآ از عملكرد سازمان‌هاي بين‌المللي انتقاد كرد و گفت كه در گذشته نيز نسبت به خروج از سازمان كشور‌هاي آمريكايي هشدار داده بود.

چاوز همچنين هشدار داد كه در صورتيكه سازمان كشور‌هاي آمريكايي از تصميم دولتش مبني بر عدم  تمديد مجوز پخش برنامه‌هاي راديو تلويزيون خصوصي كاراكاس انتقاد كنند، ونزوئلا از اين سازمان نيز خارج خواهد شد .چاوز در اجلاس البا درباره صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني نيز گفته بود:مي‌خواهيم (از اين دو سازمان) خارج شويم، نه مي‌خواهيم عضو اين سازمان‌ها باقي بمانيم و نه مي‌خواهيم كه آن‌ها(طبق قرار داد‌هاي في مابين) پول‌هايمان را به ما

هوگو چاوز اعلام كرد : بايد هر آنچه را تا كنون خصوصي شده بود، ملي كرد .هوگو چاوز رييس جمهوري ونزوئلا ضمن اعلام تصميم خود مبني بر ملي كردن شركت مخابرات اين كشور افزود: بايد هر آنچه را تا كنون خصوصي شده بود، ملي كرد .ضروري است كه تمام بخش‌هايي كه پيش از سال 1999 خصوصي شده‌اند، تحت كنترول مجدد دولت درآيند .كشور بايد تمامي بخش‌هاي استراتژيك تماميت ارضي، امنيتي ودفاعي را مجددا از آن خود كند. چاوز همچنين اعلام كرد روند رو به رشد استخراج مواد خامي كه در كف بستر رودخانه اورينوكو قرار دارند نيز بايد تحت كنترل دولت قرار گيرد .اعلام ملي كردن اين بخش‌ها فقط نمونه‌اي كوچك از آن چيزي است كه در دوران رياست سومش رخ خواهد داد. چاوز در ادامه گفت: در صورت تفويض اختيارات بيشتر از سوي مجلس به رييس جمهور، روند دولتي كردن شركت‌هاي خصوصي را نيز آغاز خواهد كرد.

ما به سمت ايجاد يك جمهوري سوساليست در ونزوئلا حركت مي‌كنيم. هيچ كس نمي‌تواند ما را از حركت به سمت سوسياليسم باز دارد .

چاوزوونزوئلا

 

هوگو رافائل چاوز فریاس (زاده ۲۸ ژوئیه ۱۹۵۴) پنجاه و سومین رئیس جمهور ونزوئلا است. چاوز به عنوان رهبر «انقلاب بولیواری» شناخته می‌شود و به خاطر سیاستهای سوسیالیست دموکراتیک و ضدیت رادیکال با جهانی‌سازی نئولیبرالی و سیاست خارجی ایالات متحده مشهور است.

او موسس حزب چپگرای «جنبش جمهوری پنجم» است که در حال حاضر در ونزوئلا در قدرت است.

چاوز به مثابه یک چهره آزادیخواه و مدافع فقیر ترین توده‌ها مشهور است.

امروز چاوز به عنوان مهمترین مخالف آمریکا در نیم کره غربی و طرفدار سفت و سخت سیاست توزیع در آمد به جای سیاست تولید ثروت شناخته می شود. در ضمن او خود را دنباله رو فیدل کاسترو می داند. البته شهرتی که چاوز در این چند ساله بهم زده بی سبب نیست اما نباید فراموش کرد که در زمان نخستین انتخابش به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا در سال 1998 هیچ کس چنین تصوراتی در باره ش نمی کرد.

در آن زمان قیمت نفت پایین تر از آن بود که سیاست های توزیعی در سطح امروز قابل انجام باشند. جو سیاسی و فکری آمریکای لاتین نیز با امروز متفاوت بود.

شخصیتهای نو لیبرالی مانند کارلوس منم، آلبرتو فوجیموری و ارنستو زدیلو در منطقه حکومت می کردند و دو نفر نخست هنوز به انتخاب مجدد به عنوان رئیس جمهور چشم داشتند. بازار باز و آزاد مد روز بود و بحث منطقه آزاد تجاری آمریکا هنوز به طور جدی دنبال می شد.

آنچه چاوز را از یک رهبر ملی به یک چهره جهانی تبدیل کرده است، عکس العمل های پر سروصدای او به جریانات و تحولاتی بوده که در واقع ربطی به خود او نداشته اند. یکی از مهم ترین این جریانات از سکه افتادن رفورم های مبتنی بر بازار آزاد در بخش بزرگی از آمریکای لاتین بود که خود تا حدود زیادی از کسادی بازار جهانی مواد خام در اواخر دهه نود میلادی ناشی می شد.

جریان دیگر بی اعتمادی بخش بزرگی از مردم جهان به سیاست های مداخله گرانه و یک جانبه دولت بوش در گوشه و کنار جهان بود. اما جریان اصلی در این میان بالا رفتن جهانی بهای نفت بود و همین چاوز را قادر ساخت که با پول ونزوئلا به کشورهای دیگر کمک مالی کند .

پس در مجموع می توان گفت که موفقیت چاوز ناشی از عکس العمهای تیز هوشانه و در عین حال فرصت طلبانه به تحولاتی است که خود او نه تنها در ایجادشان نقشی نداشته که در بسیاری موارد قادر به پیش بینی  هم نبوده. در صورت عدم حضور این عوامل هم احتمالا امروز ريس جمهوربه نام چاوز وجود می داشت ، اما سیاست هایش بسیار متفاوت می بود. 

دگردیسی چاوز در دوران ریاست جمهوریش تا حدودی ناشی از تحولات داخلی و جهانی بوده است. آنچه چاوز را بیش از پیش رادیکال کرد اتخاذ سیاستهای فاجعه بار برخی مخالفان محافظه کارش بود. این مخالفان در ابتدا خیال می کردند که می توانند او را از آن خود کنند و چون در این کار توفیق نیافتند سعی کردند با استفاده از نفوذی که در رسانه های جمعی داشتند بحران درست کنند و به این وسیله او را پایین بکشند. نتیجۀ این جریان کودتای نافرجام سال 2002 بود که تنها راه موفقیتش دیکتاتوری عریان می بود.

پس از آن مخالفان به دنبال پشتیبانی از اعتصاب در صنایع نفت ونزوئلا رفتند، به این امید که این اعتصاب منجر به بحران اقتصادی و در نتیجه پایین آمدن محبوبیت چاوز شود.

البته بخش اول این محاسبه درست در آمد، به این معنی که اعتصاب موجب خسارات اقتصادی بزرگی برای ونزوئلا شد، اما نتیجه دیگرش این بود که فضای سیاسی را بیش از پیش قطبی کرد و زمینه هر گونه سازش را از بین برد و شرایط را برای حکومت شخصی و کیش شخصیت چاوز مهیا کرد. امروز به نظر می رسد که اپوزیسیون سرانجام درس لازم را از این تجربه آموخته باشد.

البته باید پذیرفت که از ابتدای کار نظر چاوز این بود که با حاکمان قبل از خود متفاوت باشد. سیاست او در طرفداری سفت و سخت از اوپک به روشنی با سیاست های دولتهای قبلی فرق می کرد. از سوی دیگر سابقه نظامی چاوز، بی علاقگی او به احزاب باسابقه سیاسی در ونزوئلا و عدم اعتماد او به سیاست ورزان حرفه ای از جمله برخی از طرفداران خودش، او را از دیگر سیاستمدارانی که تا قبل از سال 1998 بر ونزوئلا حکومت کرده بودند متمایز می کند.

به همین دلیل می توان انتظار داشت که چاویزمو در طول زمان به تغییراتش ادامه دهد. از حالا روشن است که دورۀ ریاست جمهوری جرج بوش در ژانویه 2009 به پایان خواهد رسید. اگر چنانکه امروز پیش بینی می شود سیاست خارجی آمریکا پس از جرج بوش به سمت نرمش بیشتر متمایل شود طبعاً شعارهای ضد آمریکایی چاوز هم جاذبه شان را در عرصه جهانی از دست خواهند داد. همین امروز هم نشانه هایی از نرمش نویافته واشنگتن در رابطه اش با آمریکای لاتین در دست است. دیدار اخیر بوش از آمریکای لاتین هر چند دستاورد خاصی در زمینه سیاست خارجی نداشت اما حداقل نشان داد که دولت آمریکا حاضر است با سیاست مداران چپ گرای آمریکای لاتین وارد داد و ستد شود.

ونزوئلا به طور تاریخی چرخه های کوتاه و قوی رونق نفتی و سپس کسادی شدید را تجربه کرده است. یکی از این چرخه ها در اواخر دهه 1940 اتفاق افتاد، دیگری در میانه دهه 1950 ، یکی دیگر در دهه 1970 .وقتی که رونق امروز را با قبلی ها مقایسه می کنیم برخی تفاوت ها را می بینیم. این دفعه دولت سیاست توزیع درآمد را قاطعانه تر از دفعات قبل دنبال کرده است. سیاست طرفداری از اقشار کم در آمد به طور جدی دنبال شده اما این کار با اشتباهات زیاد و فساد و ریخت پاش فراوان همراه بوده است. مشکل دولت این است که امکانات مالی اش بیشتر از امکانات انسانی اش است و این مشکل خود را در همه جا نشان می دهد.

تنش بين ونزوئلا وآمريکا

 

آمریکا دیکتاتور و تهدیدی برای برقرای صلح در جهان است .هوگو چاوز در برنامه ارتباط مستقیم تلویزیونی خود با مردم از مقامات آمریکایی که وی را دیکتاتور نامیده‌اند، انتقاد و تأکید کرد: دیکتاتور آمریکا است که کشورها را تهدید به حمله می‌کند و باعث کشتار انسان‌های بیگناه می‌شود .وی با بیان این که آمریکا مبارزات خود را علیه دولت و مردم ونزوئلا افزایش داده‌است‌، تصریح کرد: سطح فقر در کشور ما رو به کاهش و در عوض‌، سطح آگاهی مردم رو به افزایش است و این مطلب‌، آمریکایی‌ها را نگران کرده‌است‌، چون آنها برای این که به راحتی حکومت کنند، می‌خواهند مردم بی‌سواد باشند.

رئيس‌جمهور ونزوئلا با بيان اينكه مصالحه با واشنگتن غير ممكن است، تهديد كرد كه اگر دولت آمريكا از هر گونه تلاشي در جهت مقابله با وي حمايت كند، انتقال نفت به اين كشور را متوقف خواهد كرد . تشنگي براي نفت، آمريكا را تحريك كرد كه هم به عراق حمله كند و هم كودتاي شكست خورده سال 2002 را عليه وي به راه بيندازد .امكان هيچگونه تفاهمي براي انقلاب ما با دولت آمريكا، با امپرياليسم آمريكا وجود ندارد .حملات تروريستي 11 سپتامبر سال 2001 هديه‌اي به بوش بود، زيرا وي را قادر كرد كه جنگ به راه بيندازد.

هوگو چاوز با اشاره به ايالات متحده آمريكا اعلام كرد : امپراطوري ضعيف شده به دوران افول و پايان خود نزديك مي شود . در حالي كه امپراطوري به پايان خود نزديك مي‌شود آلبا با اتكا به ملت بزرگ نيكاراگوئه، كشوري كه خوشحالم مجددا به آن سفر مي‌كنم، از جاي بر مي‌خيزد.

و توضيح درباره كلمه آلبا اينكه آلبا (متشكل از حروف اي ال بي اي) مخفف جايگزين (ALTERNATIVE) بوليواري در كشور‌هاي آمريكاي لاتين است، لفظ بوليواري در وقع از نام سمون بوليوار قهرمان استقلال كشور‌هاي آمريكاي لاتين از سلطه استعمار اسپانيا گرفته شده است. چاوز نيز اغلب از واژه بوليواري براي توصيف انقلاب سوسياليستي خود استفاده مي‌كند.

رييس جمهوري ونزوئلا كه با استفاده از نام آلبا در واقع بر استقلال مجدد كشور‌هاي آمريكاي لاتين، اين بار از سلطه استعمار اقتصادي وسياسي آمريكا تاكيد دارد، در ادامه سخنانش ضمن استفاده تمثيلي از آتـش افزوده است:آتش مجدد افروخته شده‌اي را از كشورم مي‌آورم، زيرا اين آتش(آتش نظام سياسي و اقتصادي آمريكا) در حال خاموش شدن است و اكنون زمان  اوج گرفتن شعله‌هاي بوليواري،ساندينيستي (اشاره به حزب حاكم در نيكاراگوئه)و داريويي (اشاره به روبن داريو شاعر بزرگ  آمريكاي لاتيني  كه تمايلات ضد امپرياليستي داشت) است . چاوز با اشاره تلويحي به سفربوش گفت:امپرياليسم آمريكايي موفق شده بود طي دوصد سال اين آـش را خاموش نگهدارد.امروز نيز رييس امپراطوري(اشاره مستقيم به جورج بوش ( آمده است تا آتش شعله‌هاي فروزان بوليواري را خاموش كند.اما نمي‌تواند؛ نه اين امپراطوري ونه 1000 امپراطوري ديگر خواهند توانست شعله‌هاي جديد انقلاب ساندينيستي ،  بوليواري، مردمي و آزاديخواهانه‌اي را كه در اين سرزمين‌ها بالا گرفته است را خاموش كنند .اين دومين باري است كه رييس جمهوري ونزوئلا از نيكاراگوئه طي ماه‌هاي اخير ديدار مي‌كند، هوگو. رييس جمهوري ونزوئلا در جريان سفر دوره‌اي خود به چندين كشور آمريكاي لاتين سياست‌هاي اقتصادي آمريكا  و نظام سرمايه‌داري را به شدت مورد انتقاد قرار داد .چاوز در ديدار از بوليوي در سخناني گفت: كاپيتاليسم در مسير جهنم حركت مي‌كند

 .آن‌‌هايي كه مستقيما مي‌خواهند به جهنم بروند، مي‌توانند از كاپيتاليسم پيروي كنند و ما كه هدفمان ساخت بهشت بر زمين است از سوسياليسم پيروي خواهيم كرد.هوگو چاوز همچنين با اشاره به ميليارد‌ها دالري كه دولت متبوعش در حال تزريق به اقتصاد بوليوي است اعلام كرد:آمريكا در حال كاهش همكاري‌هاي اقتصادي خود است .ونزوئلا به منظور اجراي طرح‌هاي اقتصادي در بوليوي 14 ميليون دالر به اين كشور كمك مي‌كند واز اين طريق تونسته است پيشنهاد كمك‌هاي اقتصادي آمريكا را تحت الشعاع قرار دهد .در مقابل جورج بوش رييس جمهوري آمريكا كه وي نيز مانند همتاي ونزوئلايي خود در سفر دوره‌اي در آمريكاي لاتين بود.در اروگوئه در سخناني بدون اشاره مستقيم به اظهارات هوگو چاوز ضمن دفاع از كاپيتاليسم گفت:تنها راه نجات مردم از فقر افزايش سرمايه گذاري(خارجي) است.

او ديپلماسي آمريكا در قبال كشور‌هاي آمريكاي لاتين را ديپلماسي آرام توصيف كرد و ادعا كرد:هدف اين ديپلماسي كمك به مردم و بالا بردن شرايط زندگي انساني است .اين سخنان در حالي از سوي جورج بوش رييس جمهوري آمريكا بيان مي‌شوند كه مردم آمريكاي لاتين و بويژه كشور‌هايي كه وي آن‌ها را مقصد ديدار‌هاي خويش قرار داده است، در تظاهرات گسترده‌اي كه بعضا به خشونت نيز كشيده شده‌اند،مخالفت خود را با حضور رييس جمهوري ايالات متحده در بخش جنوبي قاره آمريكا اعلام كرده‌اند .

نخبگان سياسي آمريكا بايد قدرت انقلاب بوليواري، رهبري هوگو چاوز و شرايط جديد حاكم بر آمريكاي لاتين و درياي كاراييب را به رسميت بشناسند .به نوشته ال موندو، نيكلاس مادورو وزير امور خارجه ونزوئلا با طرح نكته فوق اعلام كرد: ونزوئلا همواره گام‌هايي را براي بهبود روابط با واشنگتن برداشته ،اما واشنگتن به اين تلاش‌ها پلسخ مثبت نداده است. اما نخبگان سياسي در ايالات متحده بايد قدرت انقلاب بوليواري ،رهبري هوگو چاوز و شرايط جديد حاكم بر كشور‌هاي آمريكاي لاتين و درياي كاراييب را مورد شناسايي قرار دهند .

وزير امورخارجه ونزوئلا خواستار برپايي دادگاهي بين‌‌المللي براي رسيدگي به دوسيه  شكنجه‌ها و جنايات دولت آمريكا در عراق و ساير كشور‌هاي جهان شد .نيكلاس مادورو درباه پيشنهاد خود گفت: روزي فردي بايد شجاعت برپايي دادگاهي بين‌المللي را براي تحقيق درباره اقدامات اين گروه از آدمكشاني كه اكنون بر ايالات متحده آمريكا حكومت مي‌كنند داشته باشد.

 وزير امورخارجه ونزوئلا از مقاومت كشور‌هاي خاورميانه در برابر اقدامات خصمانه امپرياليسم حمايت كرد و گفت: كشور‌هاي خاورميانه )اشاره مادورو به ملت‌هاي عرب بود) امپرياليسم را شكست داده‌اند و در نتيجه ايالات متحده آمريكا (به عنوان دولتي) شكست خورده بايد عقب نشيني كند . مادورو كه در يكي برنامه‌هاي تلويزيوني سخن مي‌گفت افزود: در زماني كه جورج بوش به بهانه تروريسم در خاورميانه جنگ برپا كرد، سياستمداران آمريكايي لاتين از فرصت استفاده كردند و رهبري جديدي پديد آوردند .آن‌ها (آمريكايي‌ها) نظارتشان را بر تحولات در منطقه (آمريكاي لاتين) كاهش دادند و ما نيز از اين شانسي كه در اختيارمان قرار داده شده بود استفاده كرديم و از توانايي‌هاي خود براي پيشرفت در زمينه‌هاي مختلف استفاده كرديم .

 


آمريکا وآمريکاي لاتين

 

مقاله ي ازفيدل کاسترو

برخی از برزیلی ها از دیرباز از دوستان کوبا بوده اند، ولیکن این روزها در زیر بمباران نظریات متقاوتی قرار گرفته اند که میتواند هرکسی را گیج کند . در نظر آنها، گرچه ممکن است درمورد در آمد خالص ارزی برزیل، ما بی اعتنا و بی احتیاط جلوه کنیم، معهذا ما هیچ مخالفتی با کشور برزیل نداریم. سکوت دراین مورد برای من مثل بی تفاوتی در برابر یک فاجعه جهانی، و درآمد فرضی ارزی آن ملت بزرگ است.

لولا و مردم برزیل را من بخاطر پیروی از قوانین عینی ایکه در طول تاریخ بر نسل بشر حاکم بوده است ملامت نمیکنم. از زمان تشکیل تمدن های بشری که درعلوم و فنون و فرهنگ غنی و پیشرفته بشمار می آیند، تنها 7000 سال میگذرد. دستیابی بشر به این پیشرفت ها در یک زمان و در یک عرض جغرافیایی صورت نگرفته است. میتوان گفت که به دلیل وسعت کره ارض، این تمدنها از وجود یک دیگر مطلع نبوده اند. برای دوره های تاریخی هزار ساله، انسان در شهرهای 20 میلیون نفری مثل سائوپلو یا مکزیکوسیتی و یا در شهرهایی چون پاریس و مادرید و برلن و غیروه که در آنها قطارها درامتداد خط آهن ولیکن بر بالشی از هوا با سرعت 250 میل در ساعت حرکت میکنند، زندگی نمیکرده است.

در بدو ورود کریستف کلمب که فقط 500 سال بیش است، برخی از شهرهای فعلی در قاره آمریکا وجود نداشتند، و یا جمعیتی حدود چندین ده هزار نفر می داشتند. هیچکس حتی یک کیلووات برق صرف روشن کردن منزل خود نمیکرد. جمعیت زمین در آنزمان احتمالاً 500 میلیون نفر بوده است. میدانیم که در سال 1830 جمعیت جهان به یک میلیارد میرسید. این جمعیت 130 سال بعد سه برابر شده، و 46 سال پس از آن به 5/6 میلیارد نفر رسیده است. اکثریت این جمعیت فقیر بوده و غذای خود را با حیوانات اهلی قسمت میکرده است. کما اینکه اکنون بعلت تولید سوخت گیاهی، باید غذای خود را با ماشین قسمت کند.

در زمان انفجار بمب اتمی برفراز دوشهر بزرگ در یک عمل وحشیانه تروریستی علیه سکنه بی دفاع به دلایل صرفاً سیاسی، انسان هنوز پیشرفت های امروزی را در زمینه کامپیوتر و وسایل ارتباطات نکرده بود . امروز دنیا صاحب ده ها هزاز بمب اتمی است. قدرت تخریبی این بمب ها 50 برابر بمب های قدیم بوده، و سیستم حمل و نقل، آنها را با سرعتی برابر با چندین برابر سرعت صوت و با دقتی نزدیک به مطلق به هدف میرساند. نسل با فرهنگ ما میتواند خود را با این بمب ها نابود کند. در انتهای جنگ دوم جهانی که مردم علیه فاشیزم میجنگیدند، یک قدرت جدیدی بوجود آمد که سیطره خودکامه و ظالمانه خود را بر دنیا تحمیل کرد، و ما تا به امروز تحت استیلای آن قدرت زندگی میکنیم.
قبل از سفر جورج بوش به برزیل، رهبران امپراطوری به این تصمیم رسیده بودند که جومواد غذایی منابع مناسب برای تولید سوخت می باشند. در مقابل، لولا اظهار داشت که برزیل هر مقدار سوخت گیاهی ایکه لازم باشد را میتواند از تبدیل نیشکر تامین نماید. در این قضیه، لولا امکاناتی را برای آینده کشورهای جهان سوم دیده بود، و تنها مشکل باقی مانده، بالابردن سطح زندگی کارگران گشت و برداشت نیشکر بود. لولا از این نکته آگاه بود و اظهار داشت که در مقابل، ایالات متحده میبایست تعرفه های گمرکی علیه صادرات الکل اتانول به آمریکا را لغو کند . بوش پاسخ داد که به تعرفه های گمرکی و کمک های کشاورزان آمریکای نمیشود دست زد، خاصه در کشوری چون ایالات متحده که خود بزرگترین تولید کننده الکل اتانول از جو در جهان است .کمپانیهای بزرگ تولید سوخت گیاهی در آمریکا اکنون دارند بسرعت میلیاردها دالر در این زمینه سرمایه گزاری مینمایند، و از رهبر امپراطوری خواسته اند که سالیانه 35 میلیارد گلن (35000000000) از این نوع سوخت را وارد بازرهای آمریکا نمایند.

این میزان صادرات بعلاوه مجموعه تعرفه های گمرکی و یارانه ها، رقم این معاملات را به صد میلیارد دالر در سال میرساند .امپراطوری، با مصرف و تقاضائی سیری ناپذیراش، این شعار را به همه جهان فرستاده که، سوخت گیاهی تولید کنید تا امپراطوری، این بزرگترین مصرف کننده انرژی، از سوخت هیدروکربن وارداتی بی نیاز شود . تاریخ نشان میدهد که شکر، تک محصولی است که از نزدیک در بردگی مردم افریقا نقش داشته است. افریقائی ها را بزور از سرزمینهای اجدادی خود بیرون کشیدند و به کوبا و هیتیی و سایر جزایر کارائیب آوردند تا در تولید شکر شرکت کنند. در برزیل عین همین موضوع دررابطه با تولید نیشکر صورت گرفت.
امروز در برزیل 80 درصد برداشت نیشکر با دست صورت میگرد .  مطالعات تحقیقاتی و محققین برزیلی تائید کرده اند که یک کارگر برداشت محصول باید در روز در یک شیفت 12 ساعته حداقل 12 تن نیشکر ببرد تا بتواند نیازهای اولیه زندگی اش را تامین کند.

این کارگر میبایست 36630 حرکت بدنی دست و پا و 800 سفر کوتاه در حین حمل 15 کیلوگرم بار انجام داده و مسافتی بطول 8800 متر را بپیماید. او روزانه 8 لیتر آب از دست میدهد. فقط با آتش زدن نیشکر در محل برداشت میتوان به این میزان تولید دست یافت. نیشکر را میسوزانند تا کارگران برداشت از نیش زننده حشرات در امان بمانند تا سطح تولید در این حد قرار بگیرد. ساعات معمول یک شیفت کاری از 8 صبح تا 5 بعد از ظهر است، ولیکن در کار برداشت نیشکر شیفت روزانه 12 ساعته است. درجه حرارت در هنگام ظهر سر زمین به 45 درجه سانتیگراد میرسد .من، بعنوان یک وظیفه اخلاقی، نیشکر بریده ام، همانطور که بسیاری از رفقای رهبری هم همین کار را انجام داده اند. ماه اوت سال 1960 را بخاطر میاورم. من یک مزرعه نزدیک پایتخت را انتخاب کردم. هر روز صبح زود آنجا حاضر میشدم. نیشکرها از نوع سوخته نبودند، از نوع سبز بودند که از لحاظ تولیدات کشاورزی و صنعتی میزان بارآوری بالاتری را داشتند. من بمدت چهارساعت بدون توقف نیشکر میبریدم. تیز کردن داس با کس دیگری بود.

من بطور پیگیر روزانه 4/3 تن تولید میکردم. بعد از آن دوش میگرفتم و با آرامش نهار میخوردم و استراحت کوتاهی در محلی در نزدیکی زمین میکردم. در برداشت معروف سال 1970 ، من برنده چند کوپن شدم. در آن موقع تازه 44 سالم شده بود. بقیه ساعات تا هنگام خواب را صرف انجام وظائف انقلابی ام میکردم. بعد از آنکه به پای چپ ام صدمه زدم به این تلاش شخصی خاتمه دادم. داس تیز پوتین ایمنی ام را برید و به پایم رسید. در برداشت این سال هدف ملی 10 میلیون تن نیشکر و 4 میلیون تن شیره استخراجی بود. ما به این هدف نرسیدیم ولیکن به آن نزدیک شدیم.
فروپاشی اتحاد شوروی هنوز صورت نگرفته بود. این غیرممکن بنظر میرسید. دوران ویژه، که ما را به تلاش مرگ و زندگی کشاند و با نابرابری های اقتصادی و فساد ناشی از آن کشور را مواجه کرد، هنوز شروع نشده بود. امپریالیست ها معتقد شده بودند که زمان تمام کردن انقلاب فرا رسیده است. منصفانه است اگر بگویم که در طول سالهای رونق اقتصادی، ما منابع زیادی را حرام کردیم و آرمان جوئی ما همراه با امال و آرزوهای ما برای به ثمر رساندن این انقلاب حماسی، در سطح بالائی در جریان بود .

در آمریکا از طریق کشت (مثل گندم، جو، بلغور و غیروه )، و دانه ها (مثل سویا، یونجه، لوبیا و غیروه ) به این سطح عظیم تولید دست یافته اند. اینها باعث افزایش نیتروژن و اورگانیزم های خاک میگردند. میزان تولید ذرت در ایالات متحد در سال 2005 طبق آمار سازمان خوراک وکشاورزی سازمان ملل، 3 /9 تن از یک هکتار بوده است .در برزیل، 3 تن از همین مقدار زمین برداشت میشود. کل ذرت تولیدی این کشور خواهر دراین سال، 4600000 تن بوده است که بصورت غذا در داخل کشور به مصرف رسیده است. برزیل نمی تواند ذرت به بازارجهانی عرضه کند.
قیمت ذرت، که غذای اصلی کشورهای متعدد ناحیه است، نزدیک به دو برابر شده است. وقتیکه صدها میلیون تن ذرت صرف تولید سوخت گیاهی شود، آنوقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در مورد مقدار گندم، ارزن، ذرت خوشه ای و جو که کشورهای صنعتی صرف تولید سوخت موتورهایشان خواهند نمود، لازم نیست من چیزی بکویم .اضافه بر این، برای برزیل کشت بنوبت غلات و بنشنجات بسیار مشکل است. از استانهای برزیل که بطور سنتی از تولید کنندگان ذرت می باشند، هشت استان تولید کننده 90 در صد محصول هستند: پارانا، میناسگرئیس، سائوپلو، گویاس، ماتئوگروسو، ریوگرانددوسول، سانتاکاترینا، و، ماتئوگروسودوسول. از طرف دیگر، 60 درصد نیشکر، کیاهی که نمیشود آنرا بنوبت کاشت، در چهار منطقه کشت میشود: سائوپلو، پارانا، پرنامبوکو، و الاگواس .تراکتورها، کامباین ها، و دیگر ماشین های سنگین لازم برای یک کشاورزی مکانیزه، مقادیر متنابهی سوخت هیدروکربن مصرف میکنند. گسترش مکانیزه کردن کشت، کمکی به جلوگیری از گرم شدن کره زمین نخواهد کرد. این مطلب را کارشناسان با اندازه گیری میزان درجه حرارت درطی 150 سال گذاشته ثابت کرده اند .برزیل تولید کننده یک ماده غذای عالی و فوق العاده غنی در پروتین است. برزیل سالیانه 50115000 تن سویا تولید میکند. 23 میلیون تن در داخل مصرف میشود و 27300000 تن را صادر میکنند. آیا احتمال دارد که قسمتی از این سویا به سوخت تبدیل شود؟ برزیل تولید کننده گوشت گاو است. مراتع احشام به کشتزارهای نیشکر تبدیل خواهند شد.
روبرتو رادریگز، وزیر سابق کشاورزی برزیل و مدافع کنونی موضع دولت و موسس کمیسیون تولید الکل اتانول با ایالت فلوریدا است. او که مروج تولید سوخت گیاهی میباشد، اعلام کرده است که مکانیزه کردن کشت نیشکر نه تنها اشتغال را افزایش نمیدهد بلکه موجب افزایش تعداد کارگران غیر ماهر و غیرمتخصص میگردد.
ما میدانیم که فقیرترین کارگران از مناطق مختلف به کار بریدن نیشکر روی میاورند. این کارگران در برخی موارد باید برای چندین ماه بدور از خانواده های خود زندگی کنند. تا قبل از انقلاب وضعیت در کوبا از این قرار بود. بریدن و حمل نیشکر با دست صورت میگرفت. با سرنگونی نظام سبع، کارگران کشت نیشکر در سطح وسیع به کار سواد آموزی گمارده شدند. و چون برای مدتی بر سر زمین نبودند، لازم شد که جای آنها را صدها هزار نفر کارگر داوطلب دیگر پر کند.
اضافه بر این، گزارش اخیر سازمان ملل در یاره تغیرات محیط زیست است که نشان میدهد که آمریکای جنوبی، که از آب یخچالهای طبیعی و حوضه آبی آمازون استفاده میکند، با بالارفتن درجه حرارت زمین با چه وضعیتی مواجه خواهد شد . هیچ چیز مانع سرمایه گزاری آمریکای و اروپای در زمینه تولید سوخت گیاهی نمی باشد. آنها حتی حاضرند سرمایه را به برزیل و آمریکای لاتین هدیه کنند. ایالات متحده، اروپا و سایر کشورهای صنعتی دنیا سالیانه 140 میلیارد دالر از این کار استفاده خواهند کرد، ونیازی هم ندارند که نگران عواقب آن مثل تغیر محیط زیست و گرسنگی حاصله در کشورهای جهان سوم باشند. و در این کشورها پول کم و بیش برای خرید سوخت گیاهی و اندک غذای که در بازار حهانی بهر قیمتی عرضه میشود، همواره پیدا می شود .  انقلاب در زمینه تولید انرژی اجباری شده است. در وحله اول نه تنها باید کلیه لامپ های التهابی را با لامپ های مهتابی جایگزین کرد، بلکه تمام وسائل برقی قدیمی چه درخانه یا کارخانه و مراکز تجاری و صنعتی، با وسائل مدرن تری که دو یا سه برابر برق کمتر مصرف میکنند تعویض گردند.
انسان از تصور اینکه در سال 10 میلیارد تن سوخت فوسیلی در روی کره زمین سوزانده میشود متاثر میشود. این بدان معناست که ما در عرض یک سال، آنچه که طبیعت در طول یک میلیون سال خلق کرده است را تمام میکنیم. صنایع ملی با مشکلات عظیمی مواجه اند، مثل تقلیل میزان بیکاری. چه بسی از این طریق وقت با ما یاری کند و فرصت بیشتری بما داده شود .خطری دیگر و به نوعی متفاوت دنیا را تهدید میکند، و آن یک رکود اقتصادی در ایالات متحده آمریکا است. در عرض چند روز گذشته دالر رکورد سقوط ارزش پول را شکسته است. از طرف دیگر، بیشتر ذخیره ارزی کشورها به دالر و در اوراق بها دار خزانه داری آمریکا نگهداری میشود . اول ماه مه، روز خوبی است تا این این تفکرات را با کارگران ومردم فقیر دنیا در میان بگذاریم. در عین حال باید بر علیه عملی اهانت آمیز و غیر قابل باور که اتفاق افتاده است اعتر
July 15th, 2007



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی